متن در مورد سربازی ، رفتن عشق + متن خداحافظی سربازی برای اینستاگرام
متن در مورد سربازی
متن در مورد سربازی ، رفتن عشق + متن
خداحافظی سربازی برای اینستاگرام همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب
که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
متن در مورد سربازی
سربازی یعنی
سلاح،
سرما،
سختی
غروب بالای برج نگهبانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد سربازی رفتن
در دفتر مخصوص سربازان اسلام
در لوح مکتوب خدا ، سرباز دینم
فرمانده ی کل قوای کشور عشق
فرموده از اعماق جانش اینچنینم
متن در مورد سربازی برادر
فقط یه ایرانی
میتونه ۲ سال
بره سربازی
۳۰ سال
تعریف کنه!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن سربازی رفتن برادر
لباس سربازیاش را بو کشیدم
بوی آش، بوی واکس
و بوی تن خستهاش را میداد
خداقوت سرباز وطن
وقتی سربازی و سر پست
زمان دو برابر میشود
یک ساعت میشود یک سال
یک سال میشود یک عمر
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد سربازی داداش
تا قبل از اینکه برم سربازی فکر میکردم
دو ساعت خیلی کمه،
اما وقتی رفتم رو برجک دو ساعت وایسادم،
فهمیدم دو ساعت هم خودش یه عمره!
به سلامتی همه سربازا …
متن در مورد سربازی رفتن رفیق
دلتنگی حسی است
که دل آدمی را از درون میسوزاند
و حسی است
که بی شک همه انسان ها
از بزرگ تا کوچک آن را
تجربه و درک می کنند.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن سربازی رفتن داداش
ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺮﻡ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ
ﺗﻮ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ:
ﺭﻧﮓﻣﻮ ﺧﺮﻣﺎﯾﯽ.
ﯾﺎﺭﻭ ﺩﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻣﻮﻫﺎﺕ ﻣﺸﮑﯿﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺮﻣﺎ ﻣﺸﮑﯿﺎ.
ﺩﻭ ﻣﺎﻩ ﺍﺿﺎفه خدمت خوردم ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد سربازی رفتن پسر
از آن روزی که سربازی به پا شد
ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد
تمام دخـــتران را چشم به راه کرد
متن در مورد سربازی پسرم
به سربازی رفته ام
با کوله پوشتی
به دستم داده اند
یک نان خشکی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن سربازی رفتن عشقم
فقط لحظهای دلم گرفت
که عکس پروفایل داداشم این بود:
خداحافظ سربازی
ای روزهای اجباری!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد سربازی رفتن عشق
هر روز تنگ غروب تو سربازی
صفا داره لب مرز تیر اندازی
چه خوب و قشنگه بیابونا
در حسرت دیدن یه لحظه خیابونا
متن زیبا در مورد سربازی رفتن
ازدواج
تنها جبهه ایست
که می توان شب ها
با دشمن در یک
سنگر خوابید!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن خدمت سربازی رفتن
خوشا روزی که من پنج ساله بودم
درون کوچه ها آواره بودم
چرا مادر مرا بیست ساله کردی
میان پادگان آواره کردی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن درباره سربازی رفتن
خوش به حال سرباز
شبها به آسمان و ستارهها
نزدیک میشود
وقتی بالای برج دیده بانی
میایستد
متن درباره سربازی رفتن داداش
پسر داییم رفته سربازی!
برای معرفی اولیه ازش پرسیدن مشکل قضایی که نداری؟!
اینم برگشته گفته : نه جناب سروان
فقط نمیدونم چرا هرچی میخورم سیر نمیشم
هیچی دیگه بش گفتن برگرد خونتون معافی…!
Comments
Post a Comment